کنسرت گروه موسیقی "نوای مخالف" به سرپرستی مسعود نجفی در بخش رقابتی موسیقی سنتی بیست و چهارمین جشنواره موسیقی فجر در سالن اصلی تئاتر شهر برگزار شد. | |
به گزارش خبرنگار مهر، گروه موسیقی "نوای مخالف " مجموع قطعات خود را درآوار ابوعطا و در حضور داورانی چون "مینا افتاده"، "مهربانو توفیق" و"علی اکبر شکارچی" در بخش موسیقی سنتی بیست و چهارمین جشنواره موسیقی فجر اجرا کردند. این کنسرت با مقدمه ای در ابوعطا آغاز شد و با ساز و آواز ، تصنیف "مبتلا"، ادامه ساز و آواز، چهارمضراب ابوعطا تکنوازی تار،تصنیف آفتاب صبح امید (دشتی) در ادامه این کنسرت اجرا شد و رنگ ابوعطا هم پایان بخش این اجرا بود. مسعود نجفی پس از پایان کنسرت در خصوص کم و کیف اجرای گروه موسیقی "نوای مخالف " گفت : این گروه موسیقی امسال برای نخستین بار در بخش رقابتی موسیقی سنتی حضور داشتند و تازه ترین قطعات که همه آن از ساخته های خودم بود را اجرا کردند؛ از جهت کیفی اجرای آثار آن چیزی نبود که گروه تمرین کرده بود و به دلیل وجود مشکلاتی چون صدای برداری درسالن و عدم تنظیم آن در کل اجرا صدای خوبی نداشتیم. وی در ادامه افزود : سالن اصلی تئاتر شهربعد از تالار وحدت و سالن رودکی سومین سالنی است که آکوستیک مناسبی دارد و به همین دلیل است که اجراهای تئاتری در این سالن برگزار می شود و به عقیده من اگر بدون میکروفون کنسرت برگزار می شد به نتیجه مطلوب تری می رسیدیم و حق مطلب را بهتر ادا می کردیم اما متاسفانه چنین نشد. سرپرست گروه موسیقی "نوای مخالف" درپایان گفت : وجود بخش رقابتی در جشنواره موسیقی هم در سال گذشته و هم در سال جاری شور و نشاط خاصی به گروههایی موسیقی جوان بخشیده بود اما به نظر می رسد در جشنواره امسال جز تعداد انگشت شماری ، اجرای خوب دربخش سنتی ندیدم. خبرگزاری مهر |
ارکستر بادی تهران به سرپرستی سینا ذکایی قطعه "پلنگ صورتی" را در بخش رقابتی ارکسترال بیست و چهارمین جشنواره موسیقی فجر در سالن رودکی اجرا کرد. | |
به گزارش خبرنگار مهر،ارکستر بادی تهران قطعاتی از آثار آهنگسازان خارجی با قابلیت اجرای سازهای بادی را برای تماشاگران، داروان بخش رقابتی ارکسترال جشنواره "حسن ریاحی"، "فریدون شهبازیان" و "نادر مشایخی" و همچنین برخی از موسیقیدان های حاضر در سالن چون مصطفی کمال پورتراب و دبیر جشنواره موسیقی اجرا کردند. قطعه "شمشیرباز" نخستین قطعه از موسیقی سیاهان آفریقایی بود که توسط ارکستربادی تهران اجرا شد و در ادامه سوئیت "ارابه ران"،"لحظه های تابستان"، "رادزسکی مارس"، لیبرتانگو" از دیگر قطعات این اجرا بود؛ همچنین قطعه "پلنگ صورتی" پایان بخش مجموع قطعات این ارکستر بود که با تشویق حاضرین درسالن مواجه شد. سینا ذکایی سرپرست ارکستر بادی تهران پس از پایان اجرا در خصوص کم و کیف اجرای این گروه بادی گفت : ارکستر بادی تهران حدود دو سال است که تشکیل شده و از آنجا که قطعات تنظیم شده برای اجراهایی از این دست در ایران وجود ندارد زمان بسیاری صرف کردیم تا این قطعاتی از آهنگسازان کلاسیک ومعاصر که آثارشان قابلیت اجرای بادی را دارد تنظیم و ارائه کنیم. وی در پایان درباره کیفیت و امکانات فنی سالن رودکی گفت : خوشبختانه کیفیت سالن از جهت صدابرداری ، تنظیم و نور نسبت به سال گذشته به مراتب بهتر بود و خوشبختانه تا اندازه ای از قوانین دست و پا گیر موجود در جشنواره ها دور بودیم.
|
وضع موسیقی قبل از انقلاب تابعی بود از مسائل مختلف در سطح سیاستگذاریهای کلان کشوری که تکیه و تشویق بر عدم توجه مردم به داشتن یک هویت ایرانی مستقل بود. | |||||
به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا لطفی نوازنده تار و سرپرست گروه شیدا دیروزدر حاشیه برگزاری بیست و چهارمین جشنواره موسیقی فجردرباره موسیقی و تحولات اجتماعی در تالار وحدت به سخنرانی پرداخت. بخشهایی از سخنان این موسیقیدان را می خوانیم. شرایط اجتماعی و سیاسی قبل از انقلاب قبل از انقلاب 57 موسیقی و به طور کلی فرهنگ ملی که به نوعی می توانست سد راه مدرنیته مصرفی و یا فروش کالاهای غیر ضروری وارداتی گردد منع می شد. مهم نبود که حذف این سنتهای تاریخی تا چه حد می توانست به آینده کشور لطمه بزند بلکه مهم این بود که نوع تفکر وارداتی زندگی ما را از گذشته تاریخ خودمان جدا کند و سلیقه عمومی را تغییر دهد تا چیزی از گذشته که ما را به اصل مان وصل می کرد برای دانشجویان و مردم تداعی نشود. بعد از ملی شدن نفت بیشتر کشورها به خصوص دولت انگلیس تیغ خود را برای ناموفق شدن این مرد بزرگ گشود وبا همکاری آمریکاییها دولت مصدق را از ریشه کند و او را خانه نشین مطلق و تحت الحفظ کرد. کودتای 28 مرداد دقیقا به خاطر پیشرفت کمونیست در ایران نبود بلکه مسئله استخراج نفت شمال و اینکه سود این طلای سیاه را چه کشوری غارت می کند بود. هم اکنون نیز همه شما می دانید که جنگ عراق و حضور ارتش آمریکا به دلیل حفظ منافع نفتی غربیهاست و گرنه در این 200 سال هیچ کشور غربی را مشاهد نمی کنید که نگران آزادی و رهایی ملتهای نفت خیز باشند. چهل سال موسیقی رادیوو100اثر این شرایط غیر مستقل و دستور از بالا باعث شد که موسیقی ایرانی و بیشتر هنرهای ایرانی رفته رفته وسعت نظر و عمل خود را از دست بدهند. نگاه کنید به تولید بیش از 40 سال موسیقی در رادیو که تنها شما می توانید 100 اثر نسبتا خوب آن هم در چارچوب مکتب تلفیقی استاد وزیری بیابید. نه خبری از راه و روش اساتید زمانه مانند درویش باقی ماند و نه ظلی ها کار این هنر را تداوم دادند. همیشه باید تاریخ کشوری از بین رود تا تاریخ مجازی و قلابی کم محتوایی شکل گیرد. اگر مبارزه خردمندان و اهل اندیشه و عالمان مذهبی ضد استعمار نبودند و مردمانی با سخت جانی در برابر فرهنگ غیر خودی مقاومت نمی کردند بدانید که حتی امروز ساز تار ایرانی را نیز کسی نمی نواخت. کلاس شهنازی و هنرستان موسیقی هنگامی که نزد شهنازی می رفتم، من تنها و جوانترین شاگرد بودم که متولد دوران مدرنیته پهلوی بودم. شاید بیش از 30 سال خانواده ها فرزندانشان را برای تعلیم سازهای ایرانی نزد استادی نمی بردند. هنرستان ملی ایران که خالقی آن را تاسیس کرد شاگردان زیادی نداشت. در دوران پهلوی دوم ناچار شدند تا از نواخانه ها شاگردانی را به ناچار بگیرند تا هنرستان روی پای خودش بایستد. موسیقی خوب با برنامه ریزی تولید می شود به نظر من می شود با ایجاد موسیقیهای ایرانی در همه انواع خوب آن با برنامه ریزی درست فرهنگی کار کرد که جوانان و علاقمندان بتوانند در این زمینه اقناع شوند. برای مثال شما نگاه کنید به آمریکای لاتین، آمریکای لاتین تحول بی نظیری را در رابطه با موسیقی پاپ هنری ایجاد کرد تا جایی که هنرمندان بزرگی در عرصه موسیقی هنر پاپ مانند "استینگ" و "پیتر گبریل" در رابطه با هنرشان از این کشورها سود بردند. مگر پیترگبریل به مدت دو سال به مناطق زیست حضرت مسیح مسافرت نکرد تا موسیقی فیلم "مسیح مصلوب" را که سر صدای زیادی کرد را بسازد. این اثر در دو سی دی سالها در سطح دنیا پرفروشترین موسیقی اعلام شد. تمامی این موسیقی متعلق به کشورهای عربی و ایران و هند است که می گویند مسیح از این خط سیرها عبور کرده است. یک آهنگساز پاپ هنری قادر شد تاثیر زیادی در رابطه با موسیقی پاپ و نوع ارکستراسیون موسیقی ما بوجود بیاورد و ما در کشورمان به خاطر اینکه نمی توانیم قدرت فرهنگی خودمان را ببینیم تنها به تقلید صرف اکتفا می کنیم. برای مثال به ساز "بالابان" که همان "نرم نای" است نگاه کنید. هزاران سال این ساز در کردستان و آذربایجان اجرا می شد و کسی از آن استفاده نکرد. جالب اینجاست که آهنگسازانی که در بیرون مرزها زندگی می کنند به خاطر خارج بودنشان بهتر به اهمیت فرهنگ ایرانی نگاه می کنند تا ما. آقای خسرو سلطانی برای اولین بار درنوبانگ کهن ساز سرنا و بعدها در کنسرتهایش با هنرمند گرامی حسین علیزاده در آمریکا همین نو بانگ کهن را به اجرا درآورد. او کسی بود که برای اولین بار اقدام به استفاده از این دو ساز کرد و با فرم آهنگسازی جدید که پیشتر"مرتضی حنانه" آن را در ایران باب کرده بود (متد استفاد هارمونی از چهارم ها برپایه نظریه صفی الدین ارموی) کار نویی ساخت که متاسفانه هنوز در ایران به نام کاری از دوست عزیزم حسین علیزاده ثبت و معروف شده است. باید جوانان ما گوششان را تنها به هنر و فرهنگ غیر خودی ندوزند بلکه باید به تجربیات آنها توجه کرده و نقطه پرگار خلاقیتشان را در دایره این مرز و بوم قرار دهند. اولین کارهای تلفیقی در لس آنجلس شکل گرفت و نوازندگانی با ساز ایرانی در کنسرتهای آن طرف آب شرکت کردند و با آمدن موسیقی نوازان آن طرف به ایران رفته رفته هنر امروزه تلفیقی که معلوم نیست که اساس و پایه اش کجاست، شکل گرفت. هنر گلوبال(جهانی) و استفاده از ذائقه های دیگر کشورها بسیار عالی است اما تا چه اندازه موسیقی ما در آن نقش درست دارد نیز مهم است. |
خبرگزاری فارس: ایمانی معاون هنری وزیر ارشاد گفت: من در آخرین سال فعالیت دولت نهم اعلام میکنم که در همه زمینههای هنری رونق خوبی داشتیم و برنامههای هدفمندی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار موسیقی فارس، در ویژه برنامه بیست و چهارمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر که شب گذشته با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، ایمانی معاون هنری وزیر ارشاد و تنی چند از مسئولین در تالار وحدت برگزار شد، ایمانی گفت: در آخرین سال فعالیت دولت نهم باید اعلام کنم که در همه زمینههای هنری رونق خوبی داشتیم و برنامههای هدفمندی دیده میشود که با کمک دولت نهم جامعه موسیقی کشور این توفیق را داشت با پرهیز از افراط و تفریط های معمول، موسیقی را به عنوان یک هنر فاخر معرفی کند.
وی با اشاره به استقبال مردم از جشنواره بیست و چهارم ادامه داد: در این دوره استقبال مردم بسیار خوب بود چرا که قبل از شروع همه بلیتها را پیش خرید کرده بودند.
ایمانیخوشخو بیان داشت: اگر موسیقی در ظرفیت بالای خود قرار گیرد میتواند همسو با جریانات مذهبی، دینی، اجتماعی و هنری پیش رود.
وی به اجرای قطعه انرژی هستهای توسط ارکستر ملی اشاره کرد و گفت: این قطعه نشان میدهد موسیقیدانان با مردم همراه هستند و این قشر هنری همپای مردم به مسایل مختلف در جامعه میپردازند. البته این مسایل نشان میدهد که فاصلهای بین هنرمندان و مردم وجود ندارد و هنرمندان در کنار مردم ایستادهاند.
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به حضور موسیقی پاپ در جشنواره گفت: موسیقی پاپ، موسیقی رها شدهای بود که به سختی میشد برای آن برنامهریزی کرد اما با همکاری وزیر ارشاد برای این شاخه از موسیقی که خیل عظیم جوانان را به سوی خود میکشاند برنامه ریزی شد و توانستیم این موسیقی را سامان دهیم.
وی در خاتمه در خصوص اجراهای تالار بزرگ کشور بیان داشت: این تالار شبهای آرام و خوبی را پشت سر میگذارد و نشان میدهد که برای کارهای سخت اگر عزم جدی باشد موفق خواهد بود.
ایمانیخوشخو معاون هنری وزیر ارشاد با گذشت 4 روز از جشنواره موسیقی فجر در بیشتر برنامههای این دوره شرکت کرده است.
باشگاه خبری توانا: محمد حسین ایمانیخوشخو گفت: سمفونی بزرگ انقلاب اسلامی مراحل پایانی خود را زیر نظر مجید انتظامی طی میکند.
به گزارش خبرنگار موسیقی فارس، معاون هنری وزیر ارشاد جمعه شب در حاشیه اجراهای ویژه در تالار وحدت گفت: «سمفونی بزرگ انقلاب اسلامی مراحل پایانی خود را میگذراند و هنرمند گرامی استاد مجید انتظامی در دو ماه گذشته به صورت شبانهروزی مشغول نوشتن مراحل پایانی آن است.»
محمدحسین ایمانیخوشخو با همسو خواندن این سمفونی با منویات شهدای انقلاب، ابراز امیدواری کرد این سمفونی به موقع به اتمام برسد. ایشان در ادامه افزود: «امیدواریم در سیامین سالگرد انقلاب اسلامی، این انقلاب شکوهمند را با زبان هنر معرفی کنیم.»
با نام و یاد خدا که آفریننده زیباییهاست، در ادامه بررسی دستگاهها و نغمات اصیل موسیقی ایرانی از لحاظ حال و هوا و احساس و زمان مناسب هر کدام برای خواندن یا شنیدن، نگاهی داریم به آواز دشتی.
آواز دشتی از مشتقات دستگاه شور می باشد و شامل گوشه های درآمد، حاجیانی، کرد بیات، قرچه، کوهستانی، چوپانی، مرادخانی، دیلمان، عشاق، غم انگیز و ... می باشد.
در موسیقی فولکریک (محلی) ایرانی که سرشاخه اصلی آن نشأت گرفته از احساس، محیط، نحوه زندگی و فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعی است و با توجه به سختیها و مشقات فراوانی که اقوام مختلف ایرانی در دوران متفاوت طی کرده اند. و با تناسبی که در آواز دشتی از لحاظ بیان سوز و ارایه زیبای این مشقّات و دردهای اجتماعی وجود دارد، آواز دشتی از محبوبیت خاصی در این نوع موسیقی برخوردار است. موسیقی بختیاری، خراسانی، گیلکی، مازندرانی، بلوچ و ... همگی دارای الحان متفاوت و زیبا در آواز دشتی می باشند.
از نظر احساس می توان گفت که آواز دشتی حزن انگیز ترین آواز ایرانی می باشد. البته نوع حزنی که در این آواز وجود دارد نیز جای بحث دارد، این حزن توأم با سادگی و لطافت قومهای مختلف ایرانی می باشد. در واقع نام خود این آواز در فرهنگ ما بیان کننده بسیاری از ویژگیهای این آواز می باشد.
در خواندن آواز دشتی مهمترین چیز احساس است و اینکه خواننده این احساس توأم با سادگی را خود دریافته و بتواند به شنونده منتقل کند. در دستگاهی مثل چهارگاه تکنیک خواندن و نحوه ادای تحریرها در کنار احساس حائز اهمیت است، ولی در آواز دشتی تا احساس وجود نداشته باشد نمی تواند بیان کننده حالت واقعی این آواز باشد. مانند خیلی از آوازهایی که امروزه می خوانند و فقط اسمش و گامش دشتی می باشد و هیچ احساسی ندارد.
شما قوم عشایر را که در دشتها زندگی می کنند را در نظر بگیرید که صفت سادگی در میان آنها جلوه گر است، حال چوپانی را در نظر بگیرید که زیر سایه درختی مشغول نی زدن و آواز خواندن است، احساس دلنشینی که به شما دست می دهد در واقع بیان گر حس و حالی از آوار دشتی می باشد، که اوج سادگی و حزن و گله از جور زمانه می باشد.
این آواز زمان مشخصی برای خواندن یا شنیدن ندارد و در واقع محیط و جو حاکم بر آن است که در زمان خاصی این آواز را طلب می کند که می تواند در هر ساعتی از شبانه روز باشد. البته در پایان یادآور می شوم که احساس نسبی است و برای توصیف آن میزانی وجود ندارد و این احساس بر اساس شرایط و محیط متغیّر است.
نکته ای که در پایان می توان اشاره کرد این است که تناسب شعر برای آواز دشتی بسیار حائز اهمیت می باشد. زیرا با توجه به حال و هوای حزن انگیز این آواز باید اشعاری نیز که برای خواندن در این آواز انتخاب می شوند داری چنین فضایی باشند. به طور مثال هرگز نمی توان این غزل حافظ "گل در بر و می در کف و معشوق به کام است...سلطان جهانم به چنین روز غلام است" را در به صورت آواز دشتی خواند و در عوض غزل دیگری از حافظ مانند:
دیدی ای دل، که غم عشق دگر باره چه کرد؟
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد؟
آه از آن نرگس جادو، که چه بازی انگیخت!
وای از آن مست، که با مردم هشیار چه کرد!
اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار،
طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد!
* * *
آن که پُر نقش زد این دایرۀ مینائی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد.
ساقیا جام مِیَم ده، که نگارندۀ غیب
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد.
* * *
برقی از منزل لیلی برخشید سَحَر،
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد!
فکر عشق، آتش غم در دل حافظ زد و سوخت-
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد،
فضای این غزل بگونه ای است که انگار فقط برای خواندن در آواز دشتی سروده شده است. همانگونه که استاد شجریان نیز آن را به زیبایی در کاست گنبد مینا اجرا کرده اند."انگار که حافظ هنگام سرودن این شعر در مجلسی حضور داشته که در آن ساز یا آواز دشتی اجرا می شده و چه بسا که حافظ اولین بار این غزل را در مجلسی به صورت دشتی خوانده باشد."
منبع:پرشین دل
خوشتر زعیش و صحبت و باغ و بهار چیست
ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست
هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
مستورومست هر دو چو از یک قبیلهاند
ما دل به عشوه که دهیم اختیار چیست
راز درون پرده چه داند فلک خموش
ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست
زاهد شراب کوثرو حافظ پیاله خواست
تا در میانه خواسته کردگار چیست
در ادامه بررسی دستگاهها و آوازهای اصیل ایرانی از لحاظ حس و حال و زمان مناسب آنها می پردازیم به آواز ابوعطا.
آواز ابوعطا از مشتقات دستگاه شور بوده و شامل گوشه های درآمد ، سیخی ، امیری ، حجاز ، رامکلی ، حسن موسی ، یتیمک و... می باشد.
این آواز از جمله مردمی ترین و دلنشین ترین آواهای موسیقی ایران زمین میباشد که مورد پسند اکثر مردم قرار می گیرد.نزدیکی این آواز به دستگاه شور و آواز دشتی سبب میشود که به راحتی بتوان از این آواز وارد شور یا دشتی شد و به همین دلیل هنگام اجرای این آواز ؛ خواننده از قدرت مانور بالایی در اجرا برخوردار است.
از لحاظ احساسی این آواز تمایل کشیده شدن به سمت حزن و اندوه را دارد البته نه به اندازه آواز دشتی یا دستگاه سه گاه.درضمن همانطور که گفته شد این آواز مردمی میباشد و لحن اجرای آن به خصوص در گوشه های نظیر میگلی (meygoli) باید شبیه به لحن گفتار کوچه و بازار قدیم ایران داشته باشد و این اور بر شیرینی و دلنشینی این آواز می افزاید که امروزه متاسفانه این امر فراموش شده و کسی به سراغ آن نمیرود .
شاخصه اصلی این آواز را میتوان در آمد و پرده حجاز آن ذکر کردکه بسیاری از از گوشه های این آواز در این پرده میباشد که وجه تمایز اصلی این آواز دیگر نغمات ایرانیست. البته در آواز ابوعطا اکثر گوشه ها دلنشین میباشد مانند گوشه یتیمک که بسیار زیباست ودلنشین بودن یکی از ویژگیهای ممتاز این آواز است.
زمان مناسب جهت شنیدن آواز ابو عطا هنگام غروب و به خصوص در اواخر شب میباشد که در این هنگام بسیار دلنشین است.(البته باید به این نکته اشاره کرد که موسیقی ایرانی موسیقی لحظه هاست وبه حالت روحی خواننده و شنونده درآن لحظه بستگی دارد که چه نوع آوایی را انتخاب کند و این تقسیم بندی هایی که در اینجا ذکر میشود کلی و بر اساس درون مایه نواهای ایرانی مباشد.).
متاسفانه عدهای بر این باورند که اجرای اثری در آوازی مثل ابوعطا آسان است و همین امر موجب شده کیفیت آثاری که در این مایه اجرا می شود کاهش یابد؛ البته باید قبول کرد که اجرای اثری در دستگاهی مثل چهار گاه مشکل تر از اجرای اثری در ابوعطاست اما این به معنی آسان بودن آواز ابو عطا و دست کم گرفتن این مایه نمیباشد بلکه باید این نکته را در نظر گرفت که هر کدام از آوازها و دستکاه های ایرانی دارای ظرایف خاص خود میباشد که اگر از آن به سادگی عبور کنیم اثر ما هیچ ارزشی نداردو رعایت همین نکات و ظرایف است که یک اثر راجاودانه و ارزشمند می کند.
قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق
هر که قدر نفس باد یمانی دانست
از آثاری که در مایه ابو عطا اجرا شده میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1.آواز ابوعطا اثر استاد شجریان د رکاست "عشق داند" و "پیوند مهر"
2. آواز ابوعطا اثر استاد تاج اصفهانی در کاست "آتش دل"
3. آوازهایی که بانو قمر الملوک وزیری و همچنین ظلی در مایه ابو عطا اجرا کرده اند
منبع:پرشین دل
در ادامه بررسی دستگاهها و آوازهای اصیل ایرانی از لحاظ حس و حال و زمان مناسب آنها می پردازیم به آواز افشاری. آواز افشاری از مشتقات دستگاه شور بوده و شامل گوشه های درآمد , نهیب , مویه , عراق , مسیح , مثنوی , صدری , صبری , قرایی , زنگنه و ... میباشد.
در مورد احساس آواز افشاری شاید بتوان گفت که این آواز ، آواز مناجات و راز و نیاز با معبود یگانه میباشد. افشاری آوازی حزن انگیز و غمگین (همانند حزنی که در آواز دشتی وجود دارد ) محسوب نمیشود بلکه نوعی تأمل در محتوای درونی این آواز وجود دارد که انسان را به فکر وا می دارد و شاید به همین دلیل از این آواز برای خواندن مناجات استفاده میشود. آواز افشاری معمولاٌ هنگام صبح اجرا میشود اما هنگام غروب نیز میتوان آنرا اجرا کرد .
اما نکته ای که باید هنگام اجرای آواز افشاری رعایت کرد خواندن گوشه مویه میباشد؛ همانطور که از نام این گوشه مشخص است (مویه یعنی گریه و زاری و نالیدن) هنگام صبح خواندن این گوشه در آواز مطلوب نیست اما اگر افشاری را هنگام غروب اجرا کردیم این گوشه مطلوب است که در آواز خوانده شود .
آواز افشاری از لحاظ لحن آوازی به دستگاه نوا نزدیک می باشد و هنگام خواندن باید دقت شود که بی اختیار وارد دستگاه نوا نشد؛ البته فرود آواز افشاری آنرا کاملا از دستکاه نوا متمایز میکند. افشاری از مشکلترین آوازهای ایرانی دانست که اجرای آن نیازمند تسلط و اعتماد به نفس زیادی می باشد زیرا لحظه ای غفلت در هنگام اجرا سبب مشود که از افشاری خارج شده ضمن اینکه رساندن احساس این آواز به شنونده کار مشکلی میباشد.
از این آواز برای خواندن تعزیه هم استفاده میشده خصوصا از گوشه عراق که اگر خواننده تبحر لازم را در هنگام اجرا داشته باشد میتواند شنونده را به وجد آورد و تحسین او را بر انگیزد. (معمولا رسم بر این است که میگویند *مستمع صاحب سخن را به وجد آورد* اما در آواز افشاری این صاحب سخن یا همان خواننده است که باید شنونده را به وجد آورد).
حتما شما آوازی را که توسط استاد شجریان اجرا شده و معمولا در ماه رمضان هنگام افطار(به همراه دعای ربنا )از رادیو و تلویزیون پخش میشد شنیده اید(این دهان بستی دهانی باز شد..... لب فرو بند از طعام و از ...)؛ این اثر جاودانه در آواز افشاری و در گوشه مشنوی اجرا شده که بیانگر حالت افشاری و راز و نیاز با خداوند یکتا میباشد.
از آثاری که در مایه افشاری اجرا شده میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. آواز افشاری اثر زنده یاد استاد تاج اصفهانی در کاست " به اصفهان رو".
2. آواز افشاری اثر استاد شجریان در کاست "دل مجنون" و "انتظار دل". (یکی از زیباترین تصانیفی که در مایه افشاری اجرا شده.)
3. تصنیف رنگهای طبیعت {در گلستان از طبیعت بین چه سان گشته عیان اسرار پنهان... } (با صدای استاد تاج اصفهانی میباشد که شنیدن آن خالی از لطف نیست. این اثر در مجموعه 50 سال موسیقی ایران موجود است).
منبع:پرشین دل
این دستگاه پرمسئله ترین آواز ایرانی است .
چرا ؟
چون این دستگاه مدتها به دلایلی اجرا نمی شده !
چرا ؟
چون این طور شایع شده بود که دستگاه واقعا مشکلی است و کسی را یارای از عهده بر آمدن آن نیست ؟! مگر استادان استخوان خرد کرده و ... !
نخستین اجرای رسمی راست پنجگاه در جشن هنر شیراز در سال 55 در شیراز توسط هنرمندان ارجمند شجریان و لطفی انجام شد و البته از آن تاریخ تا کنون به نوعی "مد" شده است و همه هنرمندان سعی می کنند ، یک بار هم که شده آن را اجرا کنند تا مهارت خود بر ردیف موسیقی را به دیگران نشان بدهند .
اما سوال اینجاست که مشکل اجرای راست پنچگاه چیست ؟
از نظر پرده بندی راست پنجگاه کاملا شبیه ماهور است بطوریکه شنونده ناآشنا این دو را عموما اشتباه می گیرد .
* جالب است بدانید از نظر اجرا با ساز ، اصولا آوازهایی مشکل ترند که فاصله بین پرده های آنها بیشتر باشد که شامل همایون و بویژه چهارگاه می شود . (که قطعا نوازندگان ساز ، مخصوصا تار نوازها این مطلب را تایید می کنند)
پس فرق راست پنجگاه و ماهور چیست ؟
راست پنجگاه دستگاهی است که تحریرها در آن پایین رونده هستند در حالیکه ماهور برعکس بالا رونده هستند .
که این مسئله نیز قطعا نباید مشکلی باشد .
اما تنها نکته ای که هنر راست پنجگاه می باشد مرکب نوازی و مرکب خوانی در آن است بطوریکه از قدیم رسم بوده که کسی که همه آوازها را به خوبی فرا می گرفته به عنوان پایان دوره راست پنجگاه را آموزش می دیده ، که نوعی تمرین برای مرکب خوانی نیز بوده است .
ولی از آنجا که گام ماهور و راست پنجگاه دقیقا یکی است پس باید منطقا همان کارهایی که در راست می توان انجام داد در ماهور هم انجام داد که البته انجام هم می شود .
یعنی در ماهور هم می توان مرکب خوانی های زیر را انجام داد :
* از شکسته به افشاری
- که بعدا می توان به عراق و از آنجا به بیات ترک هم رفت .
* از دلکش به شور
- و با اجرای گوشه های قرچه ، رضوی ، حسینی و ... ، همه گوشه های شور را اجرا کرد .
- البته با ورود به شور عملا راه اجرای دشتی و ابوعطا هم باز می شود .
* از راک به اصفهان
- از اصفهان به مخالف سه گاه و ...
- یا از اصفهان به عشاق و سپس شور رفت و ...
که دقیقا همان کارهایی است که در راست پنجگاه هم انجام می دهند .
اصولا مرکب نوازی بر پایه های علمی استوار است و با دانستن راه درست با تمرین می توان از همه دستگاهها به بقیه دستگاهها وارد و خارج شد .
بنابراین می بینید که راست پنجگاه هیچ پیچیدگی نسبت به ماهور و یا سایر آوازها ندارد و این مطلب با اجراهای فراوانی که اخیرا نیز از آن انجام شده به اثبات رسیده است ؛ مانند :
شجریان : راست پنجگاه – چشمه نوش - فریاد
گلپا : اجرای خصوصی با میلاد کیایی در آمریکا
ایرج بسطامی : فسانه با کیوان ساکت
ناظری : (نیز چند سال پیش آن را اجرا کرده بود که نام آلبوم را فراموش کرده ام ).
افتخاری : مقام صبر با مشکاتیان
و... حتی با ساز هم بسیار اجرا شده که نمونه حاضر (آلبوم "بهار گلها" با اجرای هنرمندانه استادان جواد معروفی و همایون خرم) یکی از آنهاست و یا :
احمد عبادی در آلبوم دو نواره .
همایون خرم و جلیل شهناز در مجموعه 12 مقام .
* پایان سخن اینکه به خاطر عدم آگاهی کافی عموم ، عده ای راست پنجگاه (و همچنین نوا) را در حد پیچیده ترین آواز ایرانی بالا برده اند و از دسترس هنرجویان آن را خارج کرده اند در حالیکه همانطور که گفته شد این مسئله اصولا واقعیت ندارد و یا دست کم به آن پیچیدگی های گفته شده نمی باشد و اگر آسان تر نباشد ، مشکل تر هم نیست .
منبع:هارمونیا