ایرج بسطامى در سال ۱۳۳۶ هجرى شمسى در شهر بم متولد شد. اولین استاد آواز وى عمویش یدالله بسطامى بود که پایه و اصول و مبانى آوازى موسیقى ایرانى را به او آموخت. در اوایل انقلاب براى آموختن موسیقى به تهران آمد تا در نزد اساتید بزرگ موسیقى تعلیم آواز ببیند. از این رو به نزد محمدرضا شجریان رفته و آزمون آواز داد و پذیرفته شد. بسطامى دو سال در محضر شجریان تعلیم آواز مى بیند. وى که از شاگردان برجسته و بااستعداد شجریان بود براى همکارى با گروه عارف انتخاب مى شود.
پرویز مشکاتیان که در آن سال ها در گروه چاووش بود، مى گوید: «اولین بار بسطامى را در خانه شجریان دیدم. در آن زمان ما چاووش را داشتیم. به خاطر شرایط اجتماعى آن زمان به خواننده هاى بیشترى با صداهاى متفاوت نیاز داشتیم. من پشت در کلاس شجریان نشسته بودم تا هنرجو ها مرا نبینند. از آنجا بود که از صداى بسطامى خیلى خوشم آمد. ایشان صداى خوبى داشتند و مثل همه آدم هاى کویر نشین آدم خیلى مهربان و خوبى بود، بعد از کلاس مدتى با او صحبت کردم تا با نقطه نظراتش راجع به هنر و آواز و انگیزه خواندش آشنا شوم. ولى آنقدر ساده یافتم اش که مصمم شدم تا با او یک سالى در مورد قضایاى پیرامونى سواى موسیقى به گپ و گفت وگو بنشینم...»
چهار سال بعد این همکارى به ثمر نشست. مشکاتیان افشارى مرکب را ساخت و بسطامى در اوج آمادگى آن را اجرا کرد. قرار بود که این برنامه پنج شب در تالار رودکى اجرا شود اما به علت استقبال گسترده مردم اجرا دو شب دیگر تمدید شد. بعد از آن نوار افشارى مرکب به بازار آمد. صداى بسطامى با استقبال مردم روبه رو شده بود. گروه عارف به سرپرستى پرویز مشکاتیان و آواز بسطامى براى اجراى کنسرت به اروپا رفت. در آن زمان بسطامى حدود ۳۳ سال داشت و اجراى این کنسرت ها شروعى براى موفقیت هاى بعدى او به شمار مى آمد.مژده بهار، افق مهر، وطن من ساخته مشکاتیان بر روى شعر ملک الشعراى بهار از کارهاى دیگر ایرج بسطامى به شمار مى آید.
ایرج بسطامى در اوج فعالیت هنرى خود با مرگ برادر روبه رو مى شود و از این رو براى سرپرستى خانواده برادرش به بم بازمى گردد. بسطامى علاقه زیادى به برادر از دست رفته اش داشت. زمانى که او براى تحصیل آواز به تهران آمده بود برادر مخارج زندگى او را تقبل کرده بود و این بار نوبت بسطامى بود که به بازماندگان برادرش اداى دین کند. بسطامى در بم و کرمان به دور از جنجال هاى هنرى مرکز به تدریس آواز مشغول شد تا اینکه در حادثه زلزله ۵ دى ماه ۸۲ در شهر بم و زیر آوار جان باخت و دوباره در مرکز توجه عالم هنر قرار گرفت!