به غیر از هنر که تاج سر آفرینش است، دوران هیچ سلطنتی جاودان نیست.

با نام و یاد خدا که آفریننده زیباییهاست، در ادامه بررسی دستگاهها و نغمات اصیل موسیقی ایرانی از لحاظ حال و هوا و احساس و زمان مناسب هر کدام برای خواندن یا شنیدن، نگاهی داریم به آواز دشتی.

آواز دشتی از مشتقات دستگاه شور می باشد و شامل گوشه های درآمد، حاجیانی، کرد بیات، قرچه، کوهستانی، چوپانی، مرادخانی، دیلمان، عشاق، غم انگیز و ... می باشد.

در موسیقی فولکریک (محلی) ایرانی که سرشاخه اصلی آن نشأت گرفته از احساس، محیط، نحوه زندگی و فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعی است و با توجه به سختیها و مشقات فراوانی که اقوام مختلف ایرانی در دوران متفاوت طی کرده اند. و با تناسبی که در آواز دشتی از لحاظ بیان سوز و ارایه زیبای این مشقّات و دردهای اجتماعی وجود دارد، آواز دشتی از محبوبیت خاصی در این نوع موسیقی برخوردار است. موسیقی بختیاری، خراسانی، گیلکی، مازندرانی، بلوچ و ... همگی دارای الحان متفاوت و زیبا در آواز دشتی می باشند.

از نظر احساس می توان گفت که آواز دشتی حزن انگیز ترین آواز ایرانی می باشد. البته نوع حزنی که در این آواز وجود دارد نیز جای بحث دارد، این حزن توأم با سادگی و لطافت قومهای مختلف ایرانی می باشد. در واقع نام خود این آواز در فرهنگ ما بیان کننده بسیاری از ویژگیهای این آواز می باشد.

در خواندن آواز دشتی مهمترین چیز احساس است و اینکه خواننده این احساس توأم با سادگی را خود دریافته و بتواند به شنونده منتقل کند. در دستگاهی مثل چهارگاه تکنیک خواندن و نحوه ادای تحریرها در کنار احساس حائز اهمیت است، ولی در آواز دشتی تا احساس وجود نداشته باشد نمی تواند بیان کننده حالت واقعی این آواز باشد. مانند خیلی از آوازهایی که امروزه می خوانند و فقط اسمش و گامش دشتی می باشد و هیچ احساسی ندارد.

شما قوم عشایر را که در دشتها زندگی می کنند را در نظر بگیرید که صفت سادگی در میان آنها جلوه گر است، حال چوپانی را در نظر بگیرید که زیر سایه درختی مشغول نی زدن و آواز خواندن است، احساس دلنشینی که به شما دست می دهد در واقع بیان گر حس و حالی از آوار دشتی می باشد، که اوج سادگی و حزن و گله از جور زمانه می باشد.

این آواز زمان مشخصی برای خواندن یا شنیدن ندارد و در واقع محیط و جو حاکم بر آن است که در زمان خاصی این آواز را طلب می کند که می تواند در هر ساعتی از شبانه روز باشد. البته در پایان یادآور می شوم که احساس نسبی است و برای توصیف آن میزانی وجود ندارد و این احساس بر اساس شرایط و محیط متغیّر است.

نکته ای که در پایان می توان اشاره کرد این است که تناسب شعر برای آواز دشتی بسیار حائز اهمیت می باشد. زیرا با توجه به حال و هوای حزن انگیز این آواز باید اشعاری نیز که برای خواندن در این آواز انتخاب می شوند داری چنین فضایی باشند. به طور مثال هرگز نمی توان این غزل حافظ "گل در بر و می در کف و معشوق به کام است...سلطان جهانم به چنین روز غلام است" را در به صورت آواز دشتی خواند و در عوض غزل دیگری از حافظ مانند:

دیدی ای دل، که غم عشق دگر باره چه کرد؟
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد؟
آه از آن نرگس جادو، که چه بازی انگیخت!
وای از آن مست، که با مردم هشیار چه کرد!
اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار،
طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد!
* * *
آن که پُر نقش زد این دایرۀ مینائی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد.
ساقیا جام مِیَم ده، که نگارندۀ غیب
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد.
* * *
برقی از منزل لیلی برخشید سَحَر،
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد!
فکر عشق، آتش غم در دل حافظ زد و سوخت-
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد،

فضای این غزل بگونه ای است که انگار فقط برای خواندن در آواز دشتی سروده شده است. همانگونه که استاد شجریان نیز آن را به زیبایی در کاست گنبد مینا اجرا کرده اند."انگار که حافظ هنگام سرودن این شعر در مجلسی حضور داشته که در آن ساز یا آواز دشتی اجرا می شده و چه بسا که حافظ اولین بار این غزل را در مجلسی به صورت دشتی خوانده باشد."

                                                                                      منبع:پرشین دل

دوشنبه سی یکم 4 1387
با نام و یاد خداوند مهربان و خالق زیباییها.

خوشتر زعیش و صحبت و باغ و بهار چیست
 ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست

هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
 کس را وقوف نیست که انجام کار چیست

پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
 غمخوار خویش باش غم روزگار چیست

مستورومست هر دو چو از یک قبیله‌اند
 ما دل به عشوه که دهیم اختیار چیست

راز درون پرده چه داند فلک خموش
ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست

زاهد شراب کوثرو حافظ پیاله خواست
 تا در میانه خواسته کردگار چیست


در ادامه بررسی دستگاهها و آوازهای اصیل ایرانی از لحاظ حس و حال و زمان مناسب آنها می پردازیم به آواز ابوعطا.
آواز ابوعطا از مشتقات دستگاه شور بوده و شامل گوشه های درآمد ، سیخی ، امیری ، حجاز ، رامکلی ، حسن موسی ، یتیمک و... می باشد.
این آواز از جمله مردمی ترین و دلنشین ترین آواهای موسیقی ایران زمین میباشد که مورد پسند اکثر مردم قرار می گیرد.نزدیکی این آواز به دستگاه شور و آواز دشتی سبب میشود که به راحتی بتوان از این آواز وارد شور یا دشتی شد و به همین دلیل هنگام اجرای این آواز ؛ خواننده از قدرت مانور بالایی در اجرا برخوردار است.
از لحاظ احساسی این آواز تمایل کشیده شدن به سمت حزن و اندوه را دارد البته نه به اندازه آواز دشتی یا دستگاه سه گاه.درضمن همانطور که گفته شد این آواز مردمی میباشد و لحن اجرای آن به خصوص در گوشه های نظیر میگلی (meygoli) باید شبیه به لحن گفتار کوچه و بازار قدیم ایران داشته باشد و این اور بر شیرینی و دلنشینی این آواز می افزاید که امروزه متاسفانه این امر فراموش شده و کسی به سراغ آن نمیرود .
شاخصه اصلی این آواز را میتوان در آمد و پرده حجاز آن ذکر کردکه بسیاری از از گوشه های این آواز در این پرده میباشد که وجه تمایز اصلی این آواز دیگر نغمات ایرانیست. البته در آواز ابوعطا اکثر گوشه ها دلنشین میباشد مانند گوشه یتیمک که بسیار زیباست ودلنشین بودن یکی از ویژگیهای ممتاز این آواز است.
زمان مناسب جهت شنیدن آواز ابو عطا هنگام غروب و به خصوص در اواخر شب میباشد که در این هنگام بسیار دلنشین است.(البته باید به این نکته اشاره کرد که موسیقی ایرانی موسیقی لحظه هاست وبه حالت روحی خواننده و شنونده درآن لحظه بستگی دارد که چه نوع آوایی را انتخاب کند و این تقسیم بندی هایی که در اینجا ذکر میشود کلی و بر اساس درون مایه نواهای ایرانی مباشد.).
متاسفانه عدهای بر این باورند که اجرای اثری در آوازی مثل ابوعطا آسان است و همین امر موجب شده کیفیت آثاری که در این مایه اجرا می شود کاهش یابد؛ البته باید قبول کرد که اجرای اثری در دستگاهی مثل چهار گاه مشکل تر از اجرای اثری در ابوعطاست اما این به معنی آسان بودن آواز ابو عطا و دست کم گرفتن این مایه نمیباشد بلکه باید این نکته را در نظر گرفت که هر کدام از آوازها و دستکاه های ایرانی دارای ظرایف خاص خود میباشد که اگر از آن به سادگی عبور کنیم اثر ما هیچ ارزشی نداردو رعایت همین نکات و ظرایف است که یک اثر راجاودانه و ارزشمند می کند.

قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
 نه هر کو ورقی خواند معانی دانست

سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق
 هر که قدر نفس باد یمانی دانست

از آثاری که در مایه ابو عطا اجرا شده میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:

1.آواز ابوعطا اثر استاد شجریان د رکاست "عشق داند" و "پیوند مهر"
2. آواز ابوعطا اثر استاد تاج اصفهانی در کاست "آتش دل"
3. آوازهایی که بانو قمر الملوک وزیری و همچنین ظلی در مایه ابو عطا اجرا کرده اند

منبع:پرشین دل

دوشنبه سی یکم 4 1387
دامن دوست به صد خون دل افتاد به دست
به فسوسی که کند خصم رها نتوان کرد
* * *
نظر پاک تواند رخ جانان دیدن
که در آیینه نظر جز به صفا نتوان کرد
* * *
 مشکل عشق نه در حوصله دانش ماست
حل این نکته بدین فکر خطا نتوان کرد
* * *
 من چه گویم که تو را نازکی طبع لطیف
تا به حدیست که آهسته دعا نتوان کرد
* * *
 به جز ابروی تو محراب دل حافظ نیست
طاعت غیر تو در مذهب ما نتوان کرد

در ادامه بررسی دستگاهها و آوازهای اصیل ایرانی از لحاظ حس و حال و زمان مناسب آنها می پردازیم به آواز افشاری. آواز افشاری از مشتقات دستگاه شور بوده و شامل گوشه های درآمد , نهیب , مویه , عراق , مسیح , مثنوی , صدری , صبری , قرایی , زنگنه و ... میباشد.

 در مورد احساس آواز افشاری شاید بتوان گفت که این آواز ، آواز مناجات و راز و نیاز با معبود یگانه میباشد. افشاری آوازی حزن انگیز و غمگین (همانند حزنی که در آواز دشتی وجود دارد ) محسوب نمیشود بلکه نوعی تأمل در محتوای درونی این آواز وجود دارد که انسان را به فکر وا می دارد و شاید به همین دلیل از این آواز برای خواندن مناجات استفاده میشود. آواز افشاری معمولاٌ هنگام صبح اجرا میشود اما هنگام غروب نیز میتوان آنرا اجرا کرد .

 اما نکته ای که باید هنگام اجرای آواز افشاری رعایت کرد خواندن گوشه مویه میباشد؛ همانطور که از نام این گوشه مشخص است (مویه یعنی گریه و زاری و نالیدن) هنگام صبح خواندن این گوشه در آواز مطلوب نیست اما اگر افشاری را هنگام غروب اجرا کردیم این گوشه مطلوب است که در آواز خوانده شود .

 آواز افشاری از لحاظ لحن آوازی به دستگاه نوا نزدیک می باشد و هنگام خواندن باید دقت شود که بی اختیار وارد دستگاه نوا نشد؛ البته فرود آواز افشاری آنرا کاملا از دستکاه نوا متمایز میکند. افشاری از مشکلترین آوازهای ایرانی دانست که اجرای آن نیازمند تسلط و اعتماد به نفس زیادی می باشد زیرا لحظه ای غفلت در هنگام اجرا سبب مشود که از افشاری خارج شده ضمن اینکه رساندن احساس این آواز به شنونده کار مشکلی میباشد.

 از این آواز برای خواندن تعزیه هم استفاده میشده خصوصا از گوشه عراق که اگر خواننده تبحر لازم را در هنگام اجرا داشته باشد میتواند شنونده را به وجد آورد و تحسین او را بر انگیزد. (معمولا رسم بر این است که میگویند *مستمع صاحب سخن را به وجد آورد* اما در آواز افشاری این صاحب سخن یا همان خواننده است که باید شنونده را به وجد آورد).

حتما شما آوازی را که توسط استاد شجریان اجرا شده و معمولا در ماه رمضان هنگام افطار(به همراه دعای ربنا )از رادیو و تلویزیون پخش میشد شنیده اید(این دهان بستی دهانی باز شد..... لب فرو بند از طعام و از ...)؛ این اثر جاودانه در آواز افشاری و در گوشه مشنوی اجرا شده که بیانگر حالت افشاری و راز و نیاز با خداوند یکتا میباشد.

 از آثاری که در مایه افشاری اجرا شده میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. آواز افشاری اثر زنده یاد استاد تاج اصفهانی در کاست " به اصفهان رو".
2. آواز افشاری اثر استاد شجریان در کاست "دل مجنون" و "انتظار دل". (یکی از زیباترین تصانیفی که در مایه افشاری اجرا شده.)
3. تصنیف رنگهای طبیعت {در گلستان از طبیعت بین چه سان گشته عیان اسرار پنهان... } (با صدای استاد تاج اصفهانی میباشد که شنیدن آن خالی از لطف نیست. این اثر در مجموعه 50 سال موسیقی ایران موجود است).
                                                                                 منبع:پرشین دل

دوشنبه سی یکم 4 1387
دستگاه نوا نام یکی از هفت دستگاه موسیقی سنتی ایرانی است. این دستگاه در گذشته جزئی از دستگاه شور بوده است.
دوشنبه سی یکم 4 1387

این دستگاه پرمسئله ترین آواز ایرانی است .
چرا ؟
چون این دستگاه مدتها به دلایلی اجرا نمی شده !
چرا ؟
چون این طور شایع شده بود که دستگاه واقعا مشکلی است و کسی را یارای از عهده بر آمدن آن نیست ؟! مگر استادان استخوان خرد کرده و ... !
نخستین اجرای رسمی راست پنجگاه در جشن هنر شیراز در سال 55 در شیراز توسط هنرمندان ارجمند شجریان و لطفی انجام شد و البته از آن تاریخ تا کنون به نوعی "مد" شده است و همه هنرمندان سعی می کنند ، یک بار هم که شده آن را اجرا کنند تا مهارت خود بر ردیف موسیقی را به دیگران نشان بدهند .
اما سوال اینجاست که مشکل اجرای راست پنچگاه چیست ؟
از نظر پرده بندی راست پنجگاه کاملا شبیه ماهور است بطوریکه شنونده ناآشنا این دو را عموما اشتباه می گیرد .
* جالب است بدانید از نظر اجرا با ساز ، اصولا آوازهایی مشکل ترند که فاصله بین پرده های آنها بیشتر باشد که شامل همایون و بویژه چهارگاه می شود . (که قطعا نوازندگان ساز ، مخصوصا تار نوازها این مطلب را تایید می کنند)
پس فرق راست پنجگاه و ماهور چیست ؟
راست پنجگاه دستگاهی است که تحریرها در آن پایین رونده هستند در حالیکه ماهور برعکس بالا رونده هستند .
که این مسئله نیز قطعا نباید مشکلی باشد .
اما تنها نکته ای که هنر راست پنجگاه می باشد مرکب نوازی و مرکب خوانی در آن است بطوریکه از قدیم رسم بوده که کسی که همه آوازها را به خوبی فرا می گرفته به عنوان پایان دوره راست پنجگاه را آموزش می دیده ، که نوعی تمرین برای مرکب خوانی نیز بوده است .
ولی از آنجا که گام ماهور و راست پنجگاه دقیقا یکی است پس باید منطقا همان کارهایی که در راست می توان انجام داد در ماهور هم انجام داد که البته انجام هم می شود .
یعنی در ماهور هم می توان مرکب خوانی های زیر را انجام داد :
* از شکسته به افشاری
- که بعدا می توان به عراق و از آنجا به بیات ترک هم رفت .
* از دلکش به شور
- و با اجرای گوشه های قرچه ، رضوی ، حسینی و ... ، همه گوشه های شور را اجرا کرد .
- البته با ورود به شور عملا راه اجرای دشتی و ابوعطا هم باز می شود .
* از راک به اصفهان
- از اصفهان به مخالف سه گاه و ...
- یا از اصفهان به عشاق و سپس شور رفت و ...
که دقیقا همان کارهایی است که در راست پنجگاه هم انجام می دهند .
اصولا مرکب نوازی بر پایه های علمی استوار است و با دانستن راه درست با تمرین می توان از همه دستگاهها به بقیه دستگاهها وارد و خارج شد .
بنابراین می بینید که راست پنجگاه هیچ پیچیدگی نسبت به ماهور و یا سایر آوازها ندارد و این مطلب با اجراهای فراوانی که اخیرا نیز از آن انجام شده به اثبات رسیده است ؛ مانند :
شجریان : راست پنجگاه – چشمه نوش - فریاد
گلپا : اجرای خصوصی با میلاد کیایی در آمریکا
ایرج بسطامی : فسانه با کیوان ساکت
ناظری : (نیز چند سال پیش آن را اجرا کرده بود که نام آلبوم را فراموش کرده ام ).
افتخاری : مقام صبر با مشکاتیان
و... حتی با ساز هم بسیار اجرا شده که نمونه حاضر (آلبوم "بهار گلها" با اجرای هنرمندانه استادان جواد معروفی و همایون خرم) یکی از آنهاست و یا :
احمد عبادی در آلبوم دو نواره .
همایون خرم و جلیل شهناز در مجموعه 12 مقام .

* پایان سخن اینکه به خاطر عدم آگاهی کافی عموم ، عده ای راست پنجگاه (و همچنین نوا) را در حد پیچیده ترین آواز ایرانی بالا برده اند و از دسترس هنرجویان آن را خارج کرده اند در حالیکه همانطور که گفته شد این مسئله اصولا واقعیت ندارد و یا دست کم به آن پیچیدگی های گفته شده نمی باشد و اگر آسان تر نباشد ، مشکل تر هم نیست . 

                                                                                   منبع:هارمونیا

دوشنبه سی یکم 4 1387

بررسی دستگاه ماهور :
در پی بررسی برخی گوشه ها مانند کرشمه و زنگوله و چهار پاره و استقبال دوست داران موسیقی ایرانی و در خواست این عزیزان بر آن شدم که از این به بعد به معرفی دستگاهها بطور مستقل نیز به پردازم و از دستگاه ماهور آغاز می کنیم.
برای آغاز نخست باید با برخی تعاریف موسیقی آشنا شد :
1- گام : توالی 8 نت موسیقی مثلا از " سل " تا " سل " یا از" ر" تا " ر" را یک گام می نامند .
2- نت شاهد : نتی است که دراجرای یک گام بیشتر از دیگر نت ها تکرار می شود و معمولا نت اول هر گام نت شاهد آن گام می باشد .
دستگاه ماهور یکی از گسترده ترین دستگاه های ایرانی است و در ردیف های گوناگون در حدود 50 گوشه دارد .
ماهور دو را در نظر بگیرید که همه پرده های آن بکار هستند یعنی دو – ر – می – فا - سل – لا - سی – دو ( ماهور دو، ماهوری است که گام آن از دو شروع میشود. یعنی نت شاهد آن دو می باشد و در تار وسه تار با کوک دو سل دو دو نواخته میشود البته برای ویلن و کمانچه معادل آن ماهور «ر» میباشد که شاهد آن نت «ر» است و نت «دو» نیز دیز می شود) .
در زیر به بررسی مهمترین گوشه های این دستگاه می پردازیم :
فقط همان طور که در مقاله "چگونه گوشه ها را بشناسیم" عنوان شد یاد آوری میکنیم که هر گوشه اصلی دارای گوشه های فرعی نیز میباشد که دارای یک ریتم خاص هستند و هر چند دقیق نیست ولی می توان گفت نوعی تصنیف هستند که بدون ضرب هستند و همیشه به یک فرم اجرا میشوند . فرق این گوشه های فرعی با گوشه های ریتمیک مانند کرشمه و زنگوله در این است که بر خلاف آنها فقط در یک دستگاه قابل اجرا هستند .
الف ) گوشه های اصلی و زیر مجموعه های آنها :
1- درآمد : ( نت شاهد آن نت اول گام است یعنی «دو»)
نکته : اصولا " درآمد " بر نت آغازین گام هر دستگاهی اشاره میکند ( دستگاهی مانند سه گاه استثنا است ) . گوشه های درآمد با تاکید بر نت شاهد حال و هوای دستگاهی را که قرار است اجرا شود را معلوم میکنند و چون بیشتر در آغاز برنامه اجرا میشوند ( چون گاهی برخی هنرمندان از گوشه های غیر درآمد برنامه خود را شروع کرده اند ) یکی از بهترین راههای تشخیص دستگاه از هنگام شنیدن اثرهستند .
سوالی که برخی علاقه مندان می پرسند این است فرق درآمد و پیش درآمد چیست ؟
پیش درآمد بر خلاف درآمد قطعه ضربی است و از اختراعات درویش خان می باشد که در آغاز اجراها و کنسرت ها اجرا میشود و معمولا قطعه ای با ریتم آهسته می باشد که وظیفه آن نیزمشابه درآمد آماده کردن شنونده برای شنیدن اثر می باشد .
2- گوشه گشایش : ( نت شاهد آن نت دوم گام است یعنی «ر»)
3- گوشه شکسته : ( نت شاهد آن نت پنجم گام است یعنی «سل»)
از این گوشه برای مرکب نوازی به دستگاه افشاری استفاده می شود .
گام شکسته : دو- ر- می کرن – فا – سل – لا – سی – دو
گوشه ای که معمولا پیش از شکسته اجرا میشود گوشه فیلی است که عمل آن آماده سازی زمینه برای اجرای شکسته است .
4- گوشه دلکش : ( نت شاهد آن نت پنجم گام یعنی سل است )
از این گوشه برای مرکب نوازی به دستگاه شور استفاده میشود و نیز میتوان در ادامه گوشه های شور مانند قرچه و رضوی و ... را اجرا کرد .
گام دلکش : دو – ر - می – فا –سل – لا کرن – سی بمل – دو
5- گوشه عراق : ( نت شاهد آن نت هشتم گام یعنی دو است )
گوشه عراق همان درآمد است که یک اکتاو بالاتر اجرا میشود .
گام عراق : دو- ر- می – فا – سل – لا – سی بمل - دو
6- گوشه راک :
که از آن برای مرکب نوازی به دستگاه اصفهان استفاده میشود . گوشه های فرعی این دستگاه راک عبدا... ، راک کشمیر ، راک هندی و صفیر راک هستند .
گام راک : دو – ر- می بمل – فا – سل – لا کرن – سی – دو

ب ) گوشه های ریتمیک
1- کرشمه
2- مجلس افروز ( در ردیف آقا غلامحسین ؟ نامیده میشود )
3- خسروانی
4- چهار پاره
5- زنگوله

                                                                              منبع:هارمونیا

دوشنبه سی یکم 4 1387

دستگاه همایون یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است.

به دلیل استفاده از یک گام خاص و تفاوت محسوس در گام بالا رونده و پایین رونده دستگاه همایون منحصر به فردترین دستگاه موسیقی ایرانی به شمار می‌رود. مقایسه سایر دستگاه‌های موسیقی ایرانی با موسیقی دیگر ملل و خصوصاً کشورهای هم‌جوار تشابه و یکسان بودن ریشه برخی را نشان می‌دهد. اما این مطلب در مورد دستگاه «همایون» صادق نیست.

دستگاه همایون و یا به تعبیری «دستگاه عشاق»، با حالت محزون و اسرار آمیز خود گوشه‌های متعددی دارد که گوشه «بیداد» اوج این دستگاه تلقی می‌شود.

آثار ارزشمندی از موسیقی ایرانی در سده قبل در این دستگاه ساخته و اجرا شده‌اند. «رنگ فرح» از جمله این آثار است.

از لحاظ مرکب خوانی این دستگاه به دستگاه‌های سه‌گاه و شور ارتباط دارد و وسعت این دستگاه را بیشتر می‌کند.

یکی از آوازهای ایرانی که اسم آن در کتب موسیقی هست آواز اصفهان است که آن را از متعلقات دستگاه همایون دانسته‌اند. یکی دیگر از آوازهایی که از متعلقات دستگاه همایون است، آواز شوشتری است. فواصل پرده‌ها در این دستگاه به صورت زیر است:

سل(بکار).لا(کرن).سی(بکار).دو(بکار)ر(بکار)می(بمل).می بم(کرن).فا (بکار).

نت شروع این دستگاه به طور معمول «فا» است. البته این دستگاه در کوک‌های دیگری با نام‌های همایون «دو» و «رِ» نیز نواخته می‌شود. در ردیف مرحوم کریمی از شوشتری به عنوان یکی از گوشه‌های این دستگاه نام برده شده است. گوشه‌های ردیفی این دستگاه عبارت‌اند از:

  1. چهارمضراب
  2. درآمد اول
  3. درآمد دوم: زنگ شتر
  4. موالیان
  5. چکاوک
  6. طرز
  7. بیداد
  8. بیداد کت
  9. نی‌داود
  10. باوی
  11. سوز و گداز
  12. ابول چپ
  13. لیلی و مجنون
  14. راوندی
  15. نوروز عرب
  16. نوروز صبا
  17. نوروز خارا
  18. نفیر
  19. فرنگ و شوشتری گردان
  20. شوشتری
  21. جامه‌دران
  22. راز و نیاز
  23. میگلی
  24. موالف
  25. بختیاری با موالف
  26. عزال
  27. دناسری
  28. رنگ فرح
سه شنبه بیست و پنجم 4 1387

دستگاه سه‌گاه این دستگاه تقریباً در همه ممالک اسلامی متداول است. این دستگاه بیشتر برای بیان احساس غم و اندوه که به امیدواری می گراید مناسب است. آواز سه گاه بسیار غم انگیز و حزن آور است.گوشه های مهم این دستگاه عبارت‌اند از: در آمد، مویه، زابل، مخالف، حصار، گوشه های دیگر مانند: آواز، نغمه، زنگ شتر، بسته نگار، زنگوله، خزان، بس حصار، معربد،پهلوی(رجز)،حاجی حسینی، مغلوب، دوبیتی، حزین، دلگشا، رهاوی، مسیحی، ناقوس، تخت طاقدیس، شاه ختایی(حدی)، مداین، نهاوند. آوازی است بی نهایت غمگین و ناله های جانسوز آن ریشه و بنیاد آدمی را از جا می کند و از راز و نیاز عاشقان دوری کشیده و از بیچارگی بی نوایان و ضعیفان گفتگو می کند ( روح الله خالقی- نظری به موسیقی).

البته حالت این دستگاه در همه جا ثابت نیست و بویژه در مخالف بسیار با شکوه است و حتی آهنگهای شادی آوری در سه گاه فراوان هستند از جمله "امشب که مست مستم" .

گوشه های مهم دستگاه سه گاه عبارت‌اند از :

1- درآمد : که معمولاً همه دستگاه ها با گوشه ای به نام درآمد که نشان دهنده حالت دستگاه است آغاز می شود.

2- زابل : بر درجه سوم گام تاکید دارد.

3- مویه : که بر درجه پنجم گام تاکید می کند و حالتی مانند شور دارد .

4- مخالف : که بر درجه ششم گام تاکید دارد و حالت آن با سه گاه فرق دارد و می توان از این گوشه برای مرکب خوانی به اصفهان نیز استفاده کرد .

سه شنبه بیست و پنجم 4 1387

دستگاه چهارگاه از نظر علم موسیقی یکی از مهم‌ترین و زیباترین مقامات ایرانی است. گام آن مانند شور و همایون، پایین رونده و مثل گام ماهور و اصفهان بالارونده می‌باشد، چرا که در دو حالت محسوس است. یعنی می‌توان گفت که این گام، مخلوطی از گام سه‌گاه و همایون است و اگر نت دوم و ششم گام ماهور را ربع پرده کم کنیم، تبدیل به چهارگاه می‌شود.

در گام چهارگاه همیشه دو علامت نیم پرده برشو و دو علامت ربعی فرو شو با هم وارد شده‌اند و فواصل درجات این گام نسبت به تونیک عبارت‌اند از: دو نیم‌ بزرگ، سوم بزرگ، چهارم درست، پنجم درست، ششم نیم بزرگ، هفتم بزرگ و هنگام، که دانگ‌های آن هم با یکدیگر برابرند. نت شاهد (تونیک) این دستگاه نیز در راست کوک «دو» است. حالت آغازین درآمدهای چهارگاه، با نت «لا» بسیار واضح و مشخص است و به این وسیله به راحتی می‌توان آن را از سایر گام‌ها تشخیص داد.

از میان مقامات ایرانی و به خصوص موسیقی مشرق زمین، شور، سه‌گاه و چهارگاه هستند که از این میان، مقام چهارگاه از همه مهم‌تر است. چهارگاه را گامی کاملاً ایرانی و خالص می‌دانند. این گام با گام بزرگ (ماژور) ارتباط دارد چرا که مانند گام بزرگ بالا رونده است. سوم بزرگ مانند گام بزرگ است (دانگ‌هایش مثل گام بزرگ (ماژور) مساوی بوده و فاصلهٔ آخر آنها نیم پرده است) و همین طور فاصلهٔ هفتم آن مانند هفتم گام بزرگ است و فاصلهٔ محسوس تا تونیک نیم پرده می‌باشد.

از طرف دیگر این چهارگاه با گام کوچک (مینور) نیز ارتباط دارد و به طریقی تمامی گام‌های مختلف در یک جا جمع شده‌اند و بهترین صفات هر گام را انتخاب کرده تا گام چهارگاه را با صفات عالی تشکیل دهد. گام چهارگاه هم از نظر آوایی و هم گوشه‌های مشترک، شباهت زیادی با گام سه‌گاه دارد.

چهارگاه در گوشه زابل، کمی به اوج می‌رود. این گوشه با وجود اینکه نت شاهد و ایست ثابتی ندارد، ولی از حالت ریتمیک و ضربی بالایی برخوردار است ولی از این نظر، هیچ وقت به پای گوشه مخالف نمی‌رسد. مخالف اوج زیبایی چهارگاه است. حصار گوشه‌ای است که در عین زیبایی، کمی از نظر کوک برای نوازندگان به خصوص سنتورنوازان، مشکل‌ساز می‌شود. زیرا برای اجرای این گوشه در ادامه ردیف چهارگاه، بایستی نت «فا» را دیز کوک کرد (البته در راست کوک). یعنی نت فا، نیم پرده زیر می‌شود. این گوشه تا حدودی معادلات چهارگاه را به هم می‌ریزد و برای اینکه بتوان به ادامه ردیف پرداخت، بایستی فرودی مجدد به درآمد داشته باشیم. گوشه منصوری نیز معمولاً پایان بخش دستگاه چهارگاه است. حالات کرشمه، بسته نگار، حزین و زنگ شتر، به زیبایی در تمام چهارگاه، خودنمایی می‌کنند.

آواز چهارگاه نمونه جامع و کاملی از تمام حالات و صفات موسیقی ملی ماست. چرا که درآمد آن مانند ماهور، موقر و متین است و شادی و خرمی خاصی دارد. در ضمن آواز زابل در همه دستگاه‌ها و در اینجا حزن و اندوه درونی در آواز ما دارد. آوازی نصیحتگر، تجربه آموز و توانا مانند همایون دارد و آواز مویه و منصوری غم انگیز و حزین است. پس این دستگاه نیز به دلیل کمال خود هم گریه و زاری می‌کند و هم شادی می‌آفریند و گاهی مسرور و شادمان است و گاهی نیز غم‌انگیز و دل‌شکسته و با توشه‌ای از متانت و وقار عارفانه شرقی.

اما روی هم رفته چهارگاه را می توان دستگاهی محسوب کرد که مانند پیری فرزانه دارای روحی بلند و عرفانی است و احساسات عالی انسانی را در کنار خصایص و محسنات انسانی صبور و شکیبا داراست. از ناکامی‌ها و ناامیدی‌ها اشک غم می‌ریزد و در شادی‌ها و خوشی‌ها اشک شوق و سرور. این دستگاه، بهترین گزینه برای ساخت قطعات و تصانیف ملی میهنی و حماسی است به طوری که به زیبایی می‌تواند حالت شوق و افتخار وصف ناپذیری را در شنونده به وجود آورد. نوازندگی در این دستگاه با هر یک از سازهای ایرانی، زیبایی خاص خود را دارد ولی هنگامی که تارنوازی به اجرای چهارگاه می‌پردازد، چیز دیگری است.

از گوشه های اصلی این دستگاه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: درآمد، بدر، پیش زنگوله و زنگوله، زابل، حصار، مخالف، مغلوب، ساز بانک، حدی، پهلوی و منصوری.

منبع:ایران ملودی

سه شنبه بیست و پنجم 4 1387

دستگاه شور، از دستگاه‌های موسیقی ایران است.

غالب آوازهایی که خواننده آموزش ندیده ایرانی می‌‌خواند در یکی از مایه‌های این آواز می‌‌گنجد، از این رو این دستگاه را مادر موسیقی ایرانی هم خوانده‌اند.

در میان دستگاه‌های ایرانی شور از همه بزرگ‌تر است. زیرا هر یک از دستگاه‌ها دارای یک عده آوازها و الحان فرعی‌ست ولی شور غیر از آوازهای فرعی دارای ملحقاتیست که هر یک به تنهایی استقلال دارد. آوازهای مستقلی که جزء شور محسوب می‌شود و هر یک استقلال دارد از این قرار است: ابوعطا، بیات ترک، افشاری و دشتی.

آواز بیات ترک در پرده‌های شور نواخته می‌شود و جزو ملحقات آن طبقه بندی می‌شود، ولی چون از نظر شنوایی حسی شبیه دستگاه ماهور ایجاد می‌‌کند، برخی قایل به طبقه بندی آن تحت دستگاه ماهور هستند.

در مکتب آوازی اصفهان آواز بیات ترک در مشتقات دستگاه ماهور به حساب می‌‌آید اما در مکتب تهران، مایه بیات ترک را جزء دستگاه شور به حساب می‌‌آورند.

مایه‌ها (متعلقات)

 گوشه‌ها

گوشه‌های ردیفی این دستگاه عبارت‌اند از:

  1. درآمد اول
  2. درآمد دوم
  3. درآمد سوم: کرشمه
  4. درآمد چهارم: گوشه‌ی رهاب
  5. درآمد پنجم: اوج
  6. درآمد ششم: ملانازی
  7. نغمه‌ی اول
  8. نغمه‌ی دوم
  9. زیرکش سلمک
  10. ملانازی
  11. سلمک
  12. گلریز
  13. مجلس‌افروز
  14. عزال
  15. صفا
  16. بزرگ
  17. کوچک
  18. دوبیتی
  19. خارا
  20. قجر، فرود
  21. حزین
  22. شور پایین دسته
  23. گوشه‌ی رهاب
  24. چهار گوشه
  25. مقدمه‌ی گریلی
  26. رضوی، حزین، ‌فرود
  27. شهناز
  28. قرجه
  29. شهناز کت (عاشق‌کش)
  30. رنگ اصول
  31. گریلی
  32. رنگ شهرآشوب
سه شنبه بیست و پنجم 4 1387
X