اظطراب  در کنسرت  بی ضرر نیست. نخست شما یک شخص را که  در جلو  نشسته در نظر بگیرید که در حال ضربه زدن با پاهایش است . شما به فکر فرو میروید که آیا باید به این ضربات توجه کنید یا نه؟


سپس شخص دیگری به شخص کناری خود حرف هایی میزند و شما نگران میشوید که شاید مو های شما به هم ریخته و یا ژولیده است و یا کروات شما کج شده است  و یا شاید  یک فکر مسخره به ذهنتان برسد  .بدتر از ان هم هست . شاید انها درباره اجرای عجیب شما صحبت میکنند  و یا در باره اینکه چگونه نت ها از دست شما در میرود صحبت میکنند. وای ................ معلم شما میخواهد سر شما فریاد بزند. و دوستان شما نا امید میشوند. دانشجویان شما نمیدانند که  باید چه چیزی به شما بگویند  .چون خیلی بد است . دستان شما سرد شده و می لرزد....................


این مسائل آشنا به نظر میرسد؟


 من را باور کنید . شما تنها نیستید . اضطراب های اجرا همه را تحت تاثیر قرار میدهد. از مبتدی تا پیشرفته ترین نوازندگان. در حقیقت این قابل بیان است . هنر ما در کنسرت های ما نمایان میشوند. این ها همه زمانی اتفاق می افتد که فکر شما پراکنده باشد . بعضی از آشفتگی ها که معمولا  کم است ،اتفاق می افتد . و ما نمیتوانیم تمرکز کنیم.. و نتیجه آن نگرانی،خطای فکر ، اشتباه های تکنیکی و نگرانی های عمومی و در نهایت ترس از اجرا است. تمام این نگرانی ها ،اظطراب  ها و به همریختگی های اغلب میتوانند  به سادگی با در نظر گرفتن چند اصول قبل از رفتن روی سن برطرف شوند.


چند سال پیش بعد از تجربه یک اجرای نا موفق در اثر عواملی که ذکر کردیم ،من تحقیقات و جست و جو های زیادی کردم تا ببینم که چه تفکرات و احساساتی باعث به هم ریختن من در اجرا میشوند.و من چه پیشنهاد هایی باید به خودم بدهم که انها را برطرف کنم. نتیجه 6 قانون طلایی بود که باعث تمرکز بیشتر برای اجرایی موفقتر بود.
من قبل از رفتن روی سن بر روی این 6 اصل تمرکز میکنم . با این کار من خیلی کم دچار استرس و خطای فکر در کنسرت میشوم. به علاوه تمام دانشجویان من و کسانی که من این اصل ها را با انها در میان گذاشته ام  ،تجربه یکسانی داشته اند  و متعجب هستند که چگونه این نگرانی ها برطرف شده است.


قانون طلایی اول


 قبل از اجرا باید به یاد بیاورید  که شما برای بهترین توانایی خود تمرین کرده اید . شما از موثرترین راه هایی که میشناختید  برای مهارت تمرین خود استفاده کرده اید.
 


در حقیقت نواختن شما بهتر میشود و شما بایید تلاش کنید تا بهترین را انجام دهید.
اکنون زمان تمرین گذشته است . بهتر است که شما از خلبان خود کار خود استفاده کنید  که آن را در طول تمرین خود آماده کرده اید. برای مثال وقتی شما نحوه انگشت گذاری را  برای یک قطعه یاد میگیرید . وقتی شما برای تقویت قطعه تمرین میکنید نیازی نیست که به خود فشار بیاورید تا انگشت گذاری را به یاد بیاورید و در واقع خلبان خود کار ،این کار را انجام میدهد.
بنابر این وقتی زمان اجرای شما فرا میرسد، تمام آنچه که شما نیاز دارید اعتماد به خلبان خود کار شما است .تا کار خودش را انجام دهد. هیچ چیز نیاز نیست تا تمام انچه که تمرین کرده اید باز گردد.


قانون طلایی دوم


قضاوت نکنید که چه چیزی اتفاق افتاده است  و اتفاق خواهد افتاد.قضاوت هایی که خود شما در طول اجرا دارید بیهوده است  چون این قضاوت ها شما را از زمان حال بیرون میبرد و به گذشته یا آینده میرساند و روند طبیعی فکر و عمل فیزیکی شما را تخریب میکند.
فرقی نمیکند که قضاوت مثبت باشد یا منفی . قضاوت را برای بعد از اجرا بگذارید .  به خصوص بعد از شنیدن و دیدن عکس العمل های مردم.
 به جای قضاوت ،به نواختن  خود فکر کنید و  تخیلات خود را تحریک کنید .


قانون طلایی سوم


هیچ حدسی درباره  عکس العمل های شنوندگان نزنید. در طول اجرا بیشتر ما فکر میکنیم که مسئولیتی در اجرای خود نسبت به دانشجویان ،معلمان ،همکلاسی ها و دوستانمان و حتی منتقدین و موسیقیدان ها داریم. این تفکر ما را از زمان حال و موسیقی باز میدارد و در واقع  نوعی احساس عجیب به ما میدهد.
یک مثال:  من یک کنسرت غیر رسمی در منزل داشتم  که حدود 15 نفر  شنونده داشت . به محض اینکه من آماده اجرا شدم ،در میان حضار شخصی به نظرم آشنا آمد اما نتوانستم او را بشناسم. این مسئله بر روی من تاثیر گذاشت  و در قطعه اول حواسم بر روی موسیقی نبود.و بیشتر حواسم بر روی آن شخص بود. در نهایت من فهمیدم  که او یک خواننده محترم است  و من یک بار با او یک ملاقات کوتاه داشتم . او بدون شک آمده بود تا به تنظیم قطعه schubeit که  در برنامه من بود ،گوش دهد. نه تنها در طول قطعه Schubeit بلکه در تمام طول کنسرت من خودم را با این فکر آزار دادم. تمام این تجربه برای من ناخوشایند بود . بعد ها که او برای صحبت با من امد ،چیزی جز ستایش از کنسرت من نکرد.
 


من فهمیدم که چه اتلاف انرژی کردم. چقدر قابل ملاحظه است  که منابع وسیع از تخیلات یک شخص میتواند صرف چیزهای بیهوده ،مخرب شود. حتما شما تجربه شبیه به این را داشته اید. تلاش کنید تا تصور کنید که یک شنونده چگونه درباره نواختن بدون ایراد شما فکر میکند.


 


ادامه دارد ......................



منبع : سایت هنر و موسیقی

دسته ها : مقالات موسیقی
شنبه بیست و نهم 4 1387
X